اینجا

به چه می اندیشی ؟
نگرانی بیجاست ...
عشق اینجا و خدا هم اینجاست
سهراب سپهری

بی مهری

فقط چند روز مانده تا بی مهری

اما «مهر» را بر سر «آبان» بگذار، مهربان می‌گردد

من تو را با همه ی مهر، به آبان دادم

مهربان باش که پاییز بهارت گردد ...

🍂🍁🍂🍁🍂

درد

بعضی چیزا چقدر درد داره ...

باز هوای سفر کوی تو

باز من و باز دل و باز تو

باز هوای سفر کوی تو ...

خداحافظ محرم ...

خداحافظ محرم

ماه ارباب ...

اولین بارون پاییزی

دلخوشم با نفسی 

حبه‌ی قندی

چایی ...

صحبتِ اهل دلی

فارغ از همهمه‌ی دنیایی

دل‌خوشی ها کم نیست،

دیده ها نابیناست...!

بمونه یادگاری اولین بارون پاییزی

چهاردهم مهر ۹۷

اولین باران پاییز ۹۷

پاییز رسیده
باران
می بارد ...

کجایی؟
نیستی
و
تنها
دست خودم را گرفته ام
و
شهر را با نبودت
قدم می زنم ...

پ.ن: زود بیا
ترا من چشم در راهم

غروبِ جمعه

مولا جان

بیا بیا که طلوعت غروب نومیدی است

بیا بیا که حضورت بهشتِ زیبایی است

اللهم عجل لولیک الفرج

چشمهایش ...

بسم الله

شنیده اید می گویند:

- چشم دریچه ای به جان آدمی است

- چشم هایش برق می زند

- چشم هایش می خندد

- بی قراری را در چشم هایش دیده اید

- چشم هایش آرام است

اما

امان از روزی که فروغ چشم هایش خاموش شود ...

دیگر دیدگانش به زندگی باز نخواهد شد ...

آن روز

مرده ای خواهد بود که نفس می کشد،

در انتظار پایان ...

به وقت بغض  و تنهایی بی امان ...

دلم گرفته اما ...

دلم گرفته به خود قول داده ام امّا
برایتان ننویسم چه با دلم کردند ...